نماز در بیان امیرالمومنین علی (ع)
نماز، ستون دین
حضرت مولي امير المؤمنين (سلاماللهعليه) به امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) فرمود: «وَ اللهَ، اللهَ فِي الصَّلاهِ فَاِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ؛»[1] و خدا را خدا را! در مورد نماز در نظر داشته باشيد كه آن، ستون دين شما است.
اهمیت به نماز
خداوند خود امر به حفظ اوقات نماز و به ويژه نماز ظهر و عصر كه در خلال فعاليت روزانه است فرموده است: «حَافِظُوا عَلَي الصَّلَواتِ وَ الصَّلاهِ الْوُسْطي، وَ قُومُوا لِلّه قَانِتِينَ»[2]نمازها را و به ويژه نماز ظهر را حفظ كنيد، و مطيع خداوند باشيد.
توجه به نماز
اين شيوه و سيره پيامبر اكرم (ص) بوده كه ايشان هيچ چيز را بر نماز مقدم نميداشت. حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) در وصف نوع برخورد با نماز پيامبراكرم (صلوات الله عليه) فرمودهاند كه «كَانَ رَسُولُ الله (ص) لا يُؤْثِرُ عَلَي الصَّلاهِ عَشَاءٌ وَ لا غَيره»[3] اين سيره هميشگي پيامبر بود كه هيچ كاري حتي شام خوردن را بر نماز مقدم نميداشتند. «وَكَانَ اِذَا دَخَلَ وَقْتُهَا كَاَنَّهُ لا يُعْرِفُ اَهلاً وَ لا جَميعاً»[4] در بيان سيره پيامبر است كه حضرت مولي فرمودند هر گاه كه وقت نماز فرا ميرسيد گوئيا پيامبر اهل و جمعي را نميشناخت.
ویژگی نماز
در معرفي نماز روايات فراواني با بيانات متفاوت به ما رسيده است كه از جمله آنها اين است:
1. بزرگترين ياد خداوند:در قرآن كريم آمده است كه «وَ لَذِكْرُ اللهِ اَكْبَرُ وَ الله يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»[5] نماز بزرگترين ياد خداوند است. توجه كنيد كه اگر ديديد نماز شما را از پليدي باز نداشت او خود ميداند كه شما چه ميكنيد. نكته اينجا است كه در صدر اين آيه بحث از يكي از آثار نماز است كه آن شما را از پليدي و بدي باز ميدارد. در آخر فرموده او از كرده شما باخبر است اگر ديدي نرسيدي و به پاكي نرسيدي صفت نمازت را بنگر كه خداوند متعال بر آن مبنا كار را سامان ميدهد.
2. نماز چهره دين است: پيامبر اكرم (صلواتاللهعليه) فرمودهاند: «لِكُلّ شَيء وَجْهٌ، وَ وَجْهُ دينِكُم الصَّلَاه»[6] براي هر چيزي صورتي است كه چهره دينشان نماز است.
3. محبوب ترين اعمال است: حضرت امام صادق (عليهالسلام) فرمودند كه: «اَحَبُّ الاَعْمَال اِلَي اللهِ جل جلاله اَلصَّلاهُ»[7] محبوب ترين اعمال نزد خداوند نماز است.
4. نماز مورد درخواست انبياء الهي: آنقدر نماز داراي اهميت است كه حضرت ابراهيم خليل (عليهالسلام) براي خود و فرزندانش از خداي تعالي درخواست نمازگزار بودن كرده است. «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقيمَ الصَّلاهَ وَ مِنْ ذُرّيَّتِي، رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاء»[8] خدايا من و فرزندانم را از نمازگزاران قرار ده! اي خدا تو دعايم را پذيرا باش!
5. آخرين وصيت انيباء است: از حضرت امام صادق (عليهالسلام) گزارش شده است كه «وَ هِيَ آخِرُ وَصَايَا الاَنْبِيَاء»[9] و نماز آخرين وصيت و سفارش انبياء است.
6. نور چشم رسول خدا: از پيامبر اكرم (صلواتاللهعليه) نقل شده است كه فرمودهاند: «جَعَلَ اللهُ وَجَلَّ ثَنَاوُهُ قُرَّةَ عَيني فِي الصَّلَاهِ»[10] خداوند جل جلاله نور چشم مرا نماز قرار داده است.
7. پيامبر از نماز خواندن سير نمي شد: آن قدر نماز خلأهاي دروني را سيراب مي كند كه هر قدر انسان رشد يافته هم باشد مع الوصف نماز مي تواند به اوجي فراتر و برتر او را فرا بخواند. از پيامبر (صلوات الله عليه) نقل شده است كه آن قدر نماز را دوست دارم كه هرگز سير نمي شوم. همان گونه كه گرسنه به غذا و تشنه از آب، آري، گرسنه به غذا و تشنه به آب وقتي بخورد و بياشامد سير مي شود ليكن «وَ اَنَا لَا اَشبَعُ مِنَ الصَلاه»[11] من از نماز سيرائي ندارم.
8. افضل اعمال است: كسي از امام صادق (عليهالسلام) برترين و بهترين اعمال نزد خداي تعالي را پرسيد. ايشان در پاسخ فرمودند: «مَا اَعْلَمُ شَيْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَهِ اَفْضَلُ مِنْ هَذِهِ الصَّلاهِ، اَلا تَري اَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِيسَي بْنَ مَرْيَمْ قَالَ: وَ اَوْصَانِي بِالصَّلاهِ وَ الزَّكَوهِ مَا دُمْتُ حَيّاً»[12]بعد از معرفت و شناخت برتر از اين نماز نميشناسم. مگر نديده اي كه بنده صالح عيسي بن مريم فرمود: و مرا خداوند وصيت و سفارش تأكيد به نماز و زكات فرموده تا زماني كه زندهام.
درآمد بحث
پس از اين كه امام علي (عليهالسلام) معارف عقلائيه را بيان فرمودند بعد معارف نقلي اشاره فرمودند كه پس از اهميت قرآن به اولين معرفت نقلي اشاره فرمود.
اينك از ركن اصلي دين يعني نماز بحث فرمود كه اموري را بايد در باب نماز مورد دقت قرار داد.
1. نماز از اعمال تعبدي است، كه بايد دقت جدي در وقت و انجامش داشت.
2. نماز درمان امراض روحي است كه گوئيا روزي 5 بار وارد چشمه ساري زلال ميشويم كه خود آرامش آور است.
3. اين همه تأكيد اهلبيت (عليهمالسلام)، قرآن كريم و بزرگان دربارة نماز براي چيست؟ و آيا اين نماز ما با آن تأكيدات سازگاري دارد؟
عبارات نماز چون دعا در آن رعايت ادب اسلامي شده كه فعل و ضميرها به شكل جمع به كار رفته است. اگر بنا بود كه نماز يك عمل شخصي باشد بايد مي گفتيم: «اِياكَ اعبد وَ اِياكَ استَعين،أهدِني اِلَي صِراط المُستقيم»، اما نه به شكل جمع آمده حتي زماني كه در گوشهاي خلوت كردهام بايد از برادران ، خواهران ديني ياد كرده و همه را در دعاي خويش شريك سازم.
امروزه مسيحيت فردگرا و گوشهگير است اما اسلام اينگونه نيست. بلكه مصالح فرد را در سايه مصالح جامعه تأمين ميكند.
آثار نماز
نماز داراي آثار بابركتي است كه برخي از آن ها عبارتند از:
1. نماز رحمت الهي را فرو ميآورد: از امام مولي علي (عليهالسلام) است كه: «اَلصَّلاه تَتَنَزَل الرَّحْمَهَ»[13] نماز رحمت را فرو ريز ميكند.
2. نماز موجب قرب به او است: آري! كه امام علي (عليهالسلام) فرمودند: «اَلصَّلاهُ قُرْبانُُ كُلِّ تَقِيّ»[14] نماز موجب قرب براي هر صاحب تقوائي است.
3. به پايداري نماز ساير اعمال پايدار ميشود: در فراوان روايات آمده است كه: «اَلصَّلاه عَمُوُدُ الدّين»[15] نماز پايه دين است. تحليل زيبايي در اين زمينه از حضرت امام باقر (عليهالسلام) به ما رسيده است كه ايشان فرمود: «مَثَلُهَا كَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ»[16] ويژگي نماز بسان ستون خيمه است، «اِذَا ثَبَتَتِ العَمُودُ ثَبَتَتِ الاَوْتادُ وَ الاَطْنَابُ وَ اِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَ تِدٌ وَ لَا طُنُبٌ»[17] اگرستون ثابت بماند ميخها و طنابها ثابت ميمانند ولي اگر ستون كج شود و يا بشكند ميخ و طنابي باقي نميماند.
4. از بدي انسان را باز ميدارد: «اَقِمِ الصَّلاهَ اِنَّ الصَّلاهَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[18]؛ .....
5. به اصلاح نماز ساير اعمال قبول خواهد شد: وگرنه انسان درمانده خواهد شد. رسول الله (صليالله عليه و آله): اِنَّ عَمُودَالدّينِ الصَّلاهُ، وَ هِيَ اَوَّلُ مَا يُنْظَرُ فِيهِ مِن عَمَلِ ابنِ آدَم، فاِن صَحَّت نُظِرَ فِي عَمَلِه وَ اِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ يُنْظَر فِي بَقِيَّهِ عَمَلِه؛[19] ... قال الامام الباقر (عليهالسلام): اِنَّ اَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاهُ، فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَاسِوَاهَا؛[20] .........
6. بخشش ـ مغفرت زاينده نمازي عارفانه است: الامام علي (عليه السلام): مَنْ اَتَي الصَّلاهَ عارِفاً بِحَقِّهَا غُفِرَ لَهُ؛[21]......
7. كبرزدا است: نماز است كه كبر انسان را ميشكند. خطبه شهيري از حضرت فاطمه زهرا(سلامالله عليها) بر پيشاني تاريخ ثبت است كه از جمله درباره نماز اين گونه آمده است: «فَرَضَ اللهُ الصَّلاهَ تَنْزِيهاً مِن الْكِبرِ؛» [22]؛ و خداوند نماز را واجب كرده تا كه اين نماز كبرزدا باشد و نيز امام باقر (عليهالسلام) فرمودند كه: «اَلصَلاهُِ تَنْزيهٌ عَنِ الْكِبْرِ»[23]؛ نماز كبرزدايي ميكند.
8. اخلاص: از امام باقر (عليهالسلام): «اَلصَّلاهُ يُثْبيتٌ لِلاِخْلاصِ»؛[24]نماز اخلاص را تثبيت مي كند.
9. ذنب زدا است: در برابر واژه گناه از ديدگاه قرآن دو واژه ”ذنب“ و ”اثم“ به كار رفته است. اولين واژه بر مواردي به كار مي رود كه گناه دنباله دار و كشدار باشد. ولي عنوان دومين معصيتي لحظه اي و به دونه دنباله است. معاصي كشدار كه همان ذنب باشد پس از انجامش خود و يا وبال و مظلمه اش باقي مي ماند. بنابر فرموده اهل بيت (عليهم السلام) از بركات نماز زدودن اين گونه گناهان خانمان سوز و انسانيت برانداز است.از حضرت امام صادق (عليهالسلام) گزارش شده كه فرموده اند: ”لَوْ كَانَ عَلَي بابِ اَحَدِكم نَهْرٌ فَاغْتَسَلَ مِنْهُ كُلَّ يَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ هَل كَانَ يَبْقَي عَلَي جَسَدِهِ مِن الدَّرَنِ شَيءٌ؟ انَّما مَثَلُ الصَّلاهِ مَثَلُ النَّهْرِ الّذي يُنقِي، كُلَّما صَلّي صَلاهً كَان كَفّارَهً لِذُنُوبِهِ اِلا ذَنبٌ أخْرَجَهُ مِن الايمانِ مُقيمٌ عَلَيهِ“[25] اگر بر درگاه خانه يكي از شما نهري باشد كه هر روز پنج مرتبه ............
10. هم نشين برزخ انسان: قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): اِنَّ الصَّلاهَ تَأتِي اِلَي الْمَيَّتِ فِي قَبْرِهِ بِصُوُرَهِ شَخصِ اَنور اللّون ِيُونِسُهُ فِي قَبرهِ وَ يَدْفَعُ عَنه اَهوالَ الْبَرزَخ؛[26] «نماز به صورت انساني سفيد چهره وارد قبر ميت شده، و با او انس ميگيرد، و وحشتهاي برزخ را از او برطرف ميكند.»
11. زاد و توشة آخرت: رسول الله (صلي الله عليه و آله) فرموده باشد: «اَلصَّلاهُ زَاد للْمُؤمِن مِنَ الدُّنْيا اِلي الاخِرَه»؛[27] نماز، زاد و توشة مؤمن در دنيا براي آخرت است.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «اَلصَّلاهُ جَواز عِلَي الصِّرَاطِ»[28]؛ نماز جواز عبور از صراط است.
12. احياءكننده زهد است:اولين گام سير الي الله است كه آن از نتايج نماز است. «اِنّ الاِنْسَانَ خُلِقَ هَلوعاً اِذَا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً اِلا الْمُصَلّينَ»[29]؛ انسان حريص و كم طاقت آفريده شد. هنگامي كه بدي به او رسد، بي تابي ميكند و هنگامي كه خوبي به او برسد، مانع ديگران ميشود، مگر نمازگزاران.
13. مورد شفاعت قرار نگيرند:
آثار بیتوجهی به نماز
از امام صادق (عليهالسلام) گزارش شده كه فرمودند: «اِنَّ شَفاعَتَنَا لَنْ تَنالَ مُسْتَخِفّاً بِالصّلوهِ؛» [30] همانا شفاعت ما هرگز نصيب كسي نخواهد شد كه نماز را سبك بشمارد.
قرآن در وصف برخي مجرمان روز قيامت ميفرمايد هنگامي كه از آنان سؤال ميشود چه چيز شما را جهنمي كرد: «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ»؛[31] پاسخ مي دهند: «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلّينَ؛» [32] ما از نمازگزاران نبوديم. سپس قرآن به همان فرمايش امام صادق (عليهالسلام) اشاره مي كند كه نتيجه دوري آنان از نماز اكنون اين است كه: «فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَهُ الشّافِعِينَ؛»[33] يعني چون با نماز رابطه اي نداشتند اكنون از شفاعت شفاعت كنندگان بي بهره خواهند بود. چه سري در نماز است كه نبود آن باعث مي شود انسان استحقاق شفاعت را به طور كلي از دست بدهد؟
افتادن به چاه ويل: در قرآن آمده است: «وَيْلٌ لِلْمُصَلّينَ اَلّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِم ساهُون»[34] واي به حال نمازگزاران، آنها كه در نمازشان سهلانگاري ميكنند.
[1]. امام علي عليه السلام، نهج البلاغه، محمد دشتي
[2].سوره مباركه بقره، آيه شريفه 238.
[3].تنبيه الخواطر، ج 2، ص 78.
[4]. تنبيه الخواطر، ج 2، ص 78.
[5].سوره مباركه عنكبوت، آيه شريفه 45.
[6].دعائم الاسلام، ج 1، ص 133.
[7].صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 210، ح 638.
[8].سوره مباركه ابراهيم، آيه شريفه 40.
[9].صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 210، ح 638.
[10].مكارمالاخلاق، ج 2، ص 366.
[11].مكارم الاخلاق، ج 2، ص 366.
[12].كليني، كافي، ج 3، ص 264، ح 1.
[13]. صدوق،الخصال، ص 620، ح 1.
[14]. صدوق،الخصال، ص 620، ح 1.
[15]. برقي، محاسن، ج 1، ص 116، ح 117.
[16]. برقي، محاسن، ج 1، ص 116، ح 117.
[17]. برقي، محاسن، ج 1، ص 116، ح 117.
[18].سوره مباركه عنكبوت، آيه شريفه 45.
[19].بحارالانوار، مجلسي، ج 82، ص 198.
[20]..الكافي، ج 3، ص 268، ح 4.
[21].الخصال، ص 628، ح 10.
[22].بحارالانوار، مجلسي، ج 82، ص 209، ح 19.
[23].امالي الطوسي، ص 296، 582.
[24].امالي الطوسي، ص 296، 582.
[25].مكارمالاخلاق، ج 2، ص 366، ح 2661.
[26]. لئالي الاخبار، ج 4، ص 10.
[27]. بحارالانوار، ج 82، ص 232.
[28]. بحارالانوار، ج 82، ص 232.
[29]. سوره مباركه معارج، آيه شريفه 19 تا 23.
[30]. بحارالانوار، ج 82، باب 1، ح 63، ص 235.
[31]. سوره مباركه مدثر، آيه شريفه 42.
[32]. همان، 43.
[33].همان، 48.
[34].سوره مباركه ماعون، آيه شريفه 4 و 5 .
نظرات شما عزیزان: